هدف از انجام این پژوهش ارائه روشی برای بخشبندی مشتریان بانک بر مبنای مدل RFM در شرایط عدم قطعیت میباشد. در چارچوب پیشنهادی این پژوهش پس از تعیین مقادیر شاخصهای مدل RFM شامل تازگی مبادله (R)، تعداد دفعات مبادله (F) و ارزش پولی مبادله (M) برای از بین بردن عدم قطعیت حاک چکیده کامل
هدف از انجام این پژوهش ارائه روشی برای بخشبندی مشتریان بانک بر مبنای مدل RFM در شرایط عدم قطعیت میباشد. در چارچوب پیشنهادی این پژوهش پس از تعیین مقادیر شاخصهای مدل RFM شامل تازگی مبادله (R)، تعداد دفعات مبادله (F) و ارزش پولی مبادله (M) برای از بین بردن عدم قطعیت حاکم بر آنها، از تئوری اعداد خاکستری استفاده شده و با استفاده از یک روش متفاوت به بخشبندی مشتریان پرداخته شده است. به این ترتیب مشتریان بانک به سه بخش یا خوشه اصلی تحت عنوان مشتریان خوب، معمولی و بد تفکیک شده اند. پس از اعتبارسنجی خوشهها با استفاده از شاخصهای دان و دیویس بولدین، ویژگیهای مشتریان در هر یک از بخشها شناسایی شده است. در پایان نیز پیشنهادهایی جهت بهبود سیستم مدیریت ارتباط با مشتری ارائه میگردد.
پرونده مقاله
هدف از انجام اين پژوهش ارائه روشی برای بخشبندی مشتریان یکی از بانکهای خصوصی شهر شیراز بر مبنای مدل RFM در شرایط عدم قطعیت دادههای مربوط به مشتریان است. در چارچوب پيشنهادي اين پژوهش ابتدا مقادير شاخصهاي مدل RFM شامل تازگي مبادله (R)، تعداد دفعات مبادله (F) و ارزش پول چکیده کامل
هدف از انجام اين پژوهش ارائه روشی برای بخشبندی مشتریان یکی از بانکهای خصوصی شهر شیراز بر مبنای مدل RFM در شرایط عدم قطعیت دادههای مربوط به مشتریان است. در چارچوب پيشنهادي اين پژوهش ابتدا مقادير شاخصهاي مدل RFM شامل تازگي مبادله (R)، تعداد دفعات مبادله (F) و ارزش پولي مبادله (M) از پایگاه داده مشتریان استخراج و پیشپردازش شدند. با توجه به گستردگی دامنه دادههای مذکور، برای تعیین وضعیت خوب یا بد بودن مشتری نمیتوان عدد دقیقی تعیین نمود؛ لذا برای از بین بردن این عدم قطعیت، از تئوری اعداد خاکستری استفاده شد که وضعیت مشتری را به صورت یک بازه در نظر میگیرد. به این ترتیب با استفاده از یک روش متفاوت به بخشبندی مشتريان بانک پرداخته شد که طبق نتایج، مشتریان به سه بخش یا خوشه اصلی تحت عنوان مشتریان خوب، معمولی و بد تفکیک شدند. پس از اعتبارسنجی خوشهها با استفاده از شاخصهای دان و دیویس بولدین، ویژگیهای مشتریان در هر یک از بخشها شناسایی شد و در پایان نيز پيشنهادهايي جهت بهبود سيستم مديريت ارتباط با مشتري ارائه گردید.
پرونده مقاله
با رشد روز افزون تاثیر فناوری نوین در بازار جهانی، معیارهای تصمیمگیری برای برنامه ریزی بنگاههای اقتصادی درگیر چالشهایی میباشد. یکی از رویکردهای مناسب برای مقابله با این چالشها، استفاده از سیستمهای پشتیبانی تصمیم با بکارگیری نظریه مجموعههای ناهموار است. در این مقا چکیده کامل
با رشد روز افزون تاثیر فناوری نوین در بازار جهانی، معیارهای تصمیمگیری برای برنامه ریزی بنگاههای اقتصادی درگیر چالشهایی میباشد. یکی از رویکردهای مناسب برای مقابله با این چالشها، استفاده از سیستمهای پشتیبانی تصمیم با بکارگیری نظریه مجموعههای ناهموار است. در این مقاله، یک سیستم پشتیبانی تصمیم به همراه الگوریتمی بر اساس نظریه مجموعههای ناهموار برای تصمیمگیری پیشنهاد میگردد. این الگوریتم برای یکی از خطوط تولید در یکی از بنگاههای تحت پوشش وزارت صمت، پیاده سازی و اثرات متغیرها بر اهداف آن بررسی شده است. برای تحلیل و ارزیابی نتایج، دو شاخص قدرت و پشتیبانی در قوانین موجود نظریه مجموعههای ناهموار، مورد استفاده قرار گرفت. این قوانین در سه دسته، مورد بررسی قرار گرفتند و از بین 12 قانون، سه قانون دارای ارزشی متوسط در آن دو شاخص هستند که همیشه برقرار می باشند. بقیه قوانین توزیع ناهمگنی دارند و امکان نقض شدن 3 مورد از قوانین نیز وجود دارد. مزایای استفاده از سیستم پیشنهادی، جلوگیری از اتلاف سرمایه بنگاه، پیشگیری از اشتباهات ناشی از عدم قطعیت موجود در دادهها، دقت بالا در تصمیم گیری، افزایش سادگی و سرعت در انجام تصمیم گیریهای حیاتی برای این بنگاه و بنگاههای اقتصادی مشابه میباشد که بر اساس نظرات تصمیم گیرندگان در این بنگاه، مورد تایید قرار گرفت.
پرونده مقاله